غزلیات شاطر عباس صبوحی قمی

در این بخش غزلیات شاطر عباس صبوحی قمی قرار گرفته است .

اشعار طبق حروف الفبا حرف آخر قافیه نوشته شده است .

برای خواندن هر شعر ، روی آن کلیک کنید .

 

الف :

غزل شماره 1 : تا به دام غمش آورد خدا داد مرا

غزل شماره 2 : اگر روزی به دست آرم سر زلف نگارم را

غزل شماره 3 : چه خونبها به از این کشتگان کوی تو را

ب:

غزل شماره 4 : مکن دریغ ز من ساقیا شراب امشب

ت:

غزل شماره 5 : روزه دارم من و افطارم از آن لعل لب است

غزل شماره 6 : رفت دلم همچو گوی در خم چوگان دوست

غزل شماره 7 : بر سر مژگان یار من مزن انگشت

د:

غزل شماره 8 : دلی که در خم زلف ، شانه می‌طلبد

غزل شماره 9 : جلوه ی روی تو آفتاب ندارد

غزل شماره 10 : دیده در هجر تو شرمنده ی احسانم کرد

غزل شماره 11 : دلبر به من رسید و جفا را بهانه کرد

غزل شماره 12 : بی شاهد و شمع و شکر و می ، چه توان کرد؟

غزل شماره 13 : تا صبا شانه بر آن زلف خم اندر خم زد

غزل شماره 14 : گره‌ای از خم آن زلف چلیپا وا شد

غزل شماره 15 : نه تنها بنده ی بالای موزونت صنوبر شد

غزل شماره 16 : ای خوش آنان که قدم بر در میخانه زدند

غزل شماره 17 : دلبرم گر به تبسم لب خود باز کند

غزل شماره 18 : ترک من  چون حلقه ی مشکین کاکل بشکند

غزل شماره 19 : گر ز درم آن مه دو هفته درآید

غزل شماره 20 : به گوشم مژده‌ای آمد که امشب یار می‌آید

غزل شماره 21 : سال ها قد تو را خامه ی تقدیر کشید

غزل شماره 22 : پرده تا باد صبا از رخ جانانه کشید

ر:

غزل شماره 23 : کی روا باشد که گردد عاشق غمخوار، خوار

ش:

غزل شماره 24 : شوم من گرچه صید غرقه در خون گشته ی ترکش

ل:

غزل شماره 25 : شبی به خواب زدم بوسه بر لبش به خیال

غزل شماره 26 : ز عشق روی تو چون بلبل از گل

م:

غزل شماره 27 : تا بوسه از آن لعل دلارام گرفتم

غزل شماره 28 : تا در آن حلقه ی زلف تو گرفتار شدم

غزل شماره 29 : ترنج غبغب آن یوسف عزیز چو دیدم

غزل شماره 30 : من اگر رندم و قلاشم اگر درویشم

غزل شماره 31 : صبر در عشق تو جانا هله تا چند کنم

غزل شماره 32: دو چشم مست تو خوش می‌کشند ناز از هم

غزل شماره 33 : وقت آن شد که سر خویش من از غم شکنم

غزل شماره 34 : وقت آن است که از خانه به بازار شویم

ن:

غزل شماره 35 : از حسرت شمع رخت افتاده در طرف چمن

غزل شماره 36 : در خم زلف تو پابند جنون شد دل من

غزل شماره 37 : آسمان گر ز گریبان ، قمر آورده برون

غزل شماره 38 : غبار نیست که بر گرد عارض ترش است این

غزل شماره 39 : زلف از سنبل تر سر زده بر طرف جبین

و:

غزل شماره 40 : فصل بهار شد ، بیا تا به خُم آوریم رو

ه:

غزل شماره 41 : از حالت چشم تو مرا بیم گرفته

غزل شماره 42 : غمت شود به دل من فزون دقیقه دقیقه

غزل شماره 43 : بر جان شرار عشقت خوش می‌کشد زبانه

ی:

غزل شماره 44 : دلم فتاده بر آن زلف پرشکن که تو داری

غزل شماره 45 : ای که صد سلسله دل ، بسته به هر مو داری

پایان اشعار این بخش

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها