در این بخش”باب هشتم در شکر بر عافیت”بوستان سعدی نوشته شده است.
برای خواندن ، روی آنها کلیک کنید :
شماره 1 : نفس مینیارم زد از شکرِ دوست
شماره 2 : جوانی سر از رای مادر بتافت
شماره 3 : ببین تا یک انگشت از چند بند
شماره 4 : ملک زادهای ز اسب ادهم فتاد
شماره 5 : یکی گوش کودک بمالید سخت
شماره 6 : شب از بهر آسایشِ توست و روز
شماره 7 : نداند کسی قدرِ روزِ خوشی
شماره 8 : شنیدم که طغرل شبی در خزان
شماره 9 : یکی را عَسَس دست بر بسته بود
شماره 10 : برهنه تنی یک دِرَم وام کرد
شماره 11 : یکی کرد بر پارسایی گذر
شماره 12 : ز ره باز پس ماندهای میگریست
شماره 13 : فقیهی بر افتاده مستی گذشت
شماره 14 : سرشته است باری شفا در عسل
شماره 15 : نخست او ارادت به دل درنهاد
شماره 16 : بتی دیدم از عاج در سومنات
پایان این بخش