در این بخش”باب اول در سیرت پادشاهان”گلستان سعدی نوشته شده است.
برای خواندن هر حکایت ، روی آن کلیک کنید .
حکایت 13 : کی از ملوک را شنیدم که شبی در عشرت ، روز کرده بود و در پایان مستی همیگفت
حکایت 26 : ظالمی را حکایت کنند که هیزم درویشان خریدی به حیف و توانگران را دادی به طرح
حکایت 34 : یکی از پسران هارون الرشید پیش پدر آمد خشم آلود که فلان سرهنگ زاده مرا دشنام مادر داد
حکایت 38 : گروهی حکما به حضرت کسری در به مصلحتی سخن همیگفتند و بزرگمهر که مهتر ایشان بود خاموش
پایان این بخش