مفردات طبیب اصفهانی

 

در این بخش، مفردات طبیب اصفهانی نوشته شده است

فهرست مفردات به ترتیب حرف الفبای آخر قافیه یا ردیف است.

برای خواندن هر شعر، روی آن کلیک کنید :

 

شعر شماره 1 : به غیر از وصل نبود چاره ای هجر عزیزان را

شعر شماره 2 : شکاف سینه رهبر شد به دل غم‌های عالم را

شعر شماره 3 : رخ مپوش از من سرت گردم که چون شمع سحر

شعر شماره 4 : مردم از هجر و همان در پی آزار من است

شعر شماره 5 : بنگر که یار خاطر ما شاد می کند

شعر شماره 6 : تو که خفته ای به راحت دل تو خبر ندارد

شعر شماره 7 : دلبر آن به که به آزار دلم شاد کند

شعر شماره 8 : در لجه ای که هیچ نشان از کران نبود

شعر شماره 9 : نگفتم غنچه ی دل هرگزم خندان نخواهد شد

شعر شماره 10 : به این ذوق گرفتاری که من دارم زهی حسرت

شعر شماره 11 : گر سلیمان بگذارد به سرم افسر خویش

شعر شماره 12 : می‌چکدم ز دیده خون وعده ی وصل یار کو؟

شعر شماره 13 : چیست مرا نام، سگ کوی تو

شعر شماره 14 : چشم یک شهر شد از سوختن ما روشن

شعر شماره 15 : فریاد که غیرت نگذارد که چو فرهاد

شعر شماره 16 : سر قاتلی بنازم که ز کثرت ملایک

شعر شماره 17 : آمد سپه بهار و شد لشکر دی

 

پایان اشعار این بخش

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها