سعدی-قطعه شماره 91
تا سگان را وجود پیدا نیست
مشفق و مهربان یکدگرند
لقمهای در میانشان انداز
که تهیگاه یکدگر بدرند
سعدی-قطعه شماره 91
تا سگان را وجود پیدا نیست
مشفق و مهربان یکدگرند
لقمهای در میانشان انداز
که تهیگاه یکدگر بدرند
امین پیرانی - حامد پیری
سعدی-قطعه شماره 108 هیچ فرصت ورای آن مَطَلَب که کسی مرگ دشمنان بیند تا نمیرد یکی به ناکامی دیگری دوستکام ننشیند تو هم ایمن
سعدی-قطعه شماره 18 عیب آنان مکن که پیش ملوک پشت خم میکنند و بالا راست هر که را بر سماط بنشستی واجب آمد به
سعدی-قطعه شماره 64 طمع خام که سودی بکنم سود سرمایه به یک بار بِبُرد خر دعا کرد که بارش ببرند سیل بگرفت و خر
سعدی-قطعه شماره 119 نگر تا نبینی ز ظلم شهی که از ظلم او سینهها چاک بود ازیرا که دیدیم کز بد بتر بسی اندر