سعدی-مثنوی شماره ۱۵
چه رند پریشان شوریده بخت
چه زاهد که بر خود کند کار سخت
به زهد و ورع کوش و صدق و صفا
ولیکن میفزای بر مصطفی
از اندازه بیرون سپیدی مخواه
که مذموم باشد چه جای سیاه
سعدی-مثنوی شماره ۱۵
چه رند پریشان شوریده بخت
چه زاهد که بر خود کند کار سخت
به زهد و ورع کوش و صدق و صفا
ولیکن میفزای بر مصطفی
از اندازه بیرون سپیدی مخواه
که مذموم باشد چه جای سیاه
امین پیرانی - حامد پیری
سعدی-مثنوی شماره ۲۷ ای پسندیده حیف بر درویش از برای قبول و منصب خویش تا دل پادشه به دست آری حیف باشد که حق
سعدی-مثنوی شماره ۱۷ دانی چه بود کمال انسان با دشمن و دوست لطف و احسان غمخواری دوستان خدا را دلداری دشمنان مدارا
سعدی-مثنوی شماره ۸ یکی را دیدم اندر جایگاهی که میکاوید قبر پادشاهی به دست از بارگاهش خاک میرفت سرشک از دیده میبارید و میگفت
سعدی-مثنوی شماره ۳۷ آنکه هفت اقلیم عالم را نهاد هر کسی را هر چه لایق بود داد گر توانا بینی ار کوتاه دست هر