فریاد که غیرت نگذارد که چو فرهاد طبیب اصفهانی – مفردات شماره ۱۵ فریاد که غیرت نگذارد که چو فرهاد از بهر تسلی بتی از سنگ برآریم ادامه نوشته »
دلبر آن به که به آزار دلم شاد کند طبیب اصفهانی – مفردات شماره ۷ دلبر آن به که به آزار دلم شاد کند کعبه ویران کند و بتکده آباد کند ادامه نوشته »
به این ذوق گرفتاری که من دارم زهی حسرت طبیب اصفهانی – مفردات شماره ۱۰ به این ذوق گرفتاری که من دارم زهی حسرت که صیاد از کمین رفت و نیفتادیم در دامش ادامه نوشته »
نگفتم غنچه ی دل هرگزم خندان نخواهد شد طبیب اصفهانی – مفردات شماره ۹ نگفتم غنچه ی دل هرگزم خندان نخواهد شد گلی کافسرد اگر خندان شود چندان نخواهد شد ادامه نوشته »