کی طرف گلستان چو سر کوی تو باشد

خواجوی کرمانی – غزل شماره 414

کی طرف گلستان چو سر کوی تو باشد

یا سرو روان چون قد دلجوی تو باشد

مانند کمان شد قد چون تیر خدنگم

لیکن نه کمانی که به بازوی تو باشد

در تاب مرو گر دل گمشگته ی ما را

گویند که در حلقه ی گیسوی تو باشد

بی روی تو از هر دو جهان روی بتابم

کز هر دو جهان قبله ی من روی تو باشد

در دیده کشم خاک کف پای کسی را

کو خاک کف پای سر کوی تو باشد

گر روی سوی کعبه کنم یا به خرابات

از هر دو طرف میل دلم سوی تو باشد

صیاد من آن است که نخجیر تو گردد

سلطان من آن است که هندوی تو باشد

هر کس که به ابروی دو تای تو دهد دل

پیوسته دلش چون خم ابروی تو باشد

وآن کس که چو خواجو به خرد موی شکافد

سودا زده ی سلسله ی موی تو باشد

 

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها