Prevنوشته قبلی نوشته بعدیNext آبی، مگر چو من ز غم عشق زرد گشت کسایی مروزی – دیوان اشعار شماره 37 آبی آبی، مگر چو من ز غم عشق زرد گشت از شاخ، همچو چوک بیاویخت خویشتن نویسندگان : امین پیرانی - حامد پیری نوشته های مرتبط جنازه ی تو ندانم کدام حادثه بود ادامه نوشته » میانه ی دل من صورت تو بیخ زده ست ادامه نوشته » تا تو آن خیش ببستی به سر اندر، پسرا ادامه نوشته » عَصیب و گرده برون کن، وزو زَوَنج نورد ادامه نوشته » بر پیلگوش قطره ی باران نگاه کن ادامه نوشته » به وقت دولت سامانیان و بلعمیان ادامه نوشته »