کسایی مروزی – دیوان اشعار
شماره 32
درد پیری
از عمر نمانده ست بر من مگر آمرغ
در کیسه نمانده ست بر من مگر آخال
تا پیر نشد مرد نداند خطر عمر
تا مانده نشد مرغ نداند خطر بال
ای گمشده و خیره و سرگشته کسایی
گواژه زده بر تو امل ریمن و محتال
کسایی مروزی – دیوان اشعار
شماره 32
درد پیری
از عمر نمانده ست بر من مگر آمرغ
در کیسه نمانده ست بر من مگر آخال
تا پیر نشد مرد نداند خطر عمر
تا مانده نشد مرغ نداند خطر بال
ای گمشده و خیره و سرگشته کسایی
گواژه زده بر تو امل ریمن و محتال
امین پیرانی - حامد پیری
کسایی مروزی – دیوان اشعار شماره 54 بخشندگی ممدوح کفت گویی که کان گوهرستی کزو دایم کنی گوهرفشانی چو جانت از جود و رادی کرد
کسایی مروزی – دیوان اشعار شماره 39 فضل امیرالمومنین فهم کن گر مومنی فضل امیرالمؤمنین فضل حیدر، شیر یزدان، مرتضای پاکدین فضل آن کس کز
کسایی مروزی – دیوان اشعار شماره 22 خواری مرده دانم که هیچ کس نکند مرثیت مرا دانم که مرده بر دل میراثخوار، خوار فرزند من
کسایی مروزی – دیوان اشعار شماره 17 گازر کوی و جوی از تو کوثر و فردوس دل و جامه ز تو سیاه و سپید رخ