ورود-ثبت نام

از عمر نمانده ست بر من مگر آمرغ

کسایی مروزی – دیوان اشعار

شماره 32

درد پیری

از عمر نمانده ست بر من مگر آمرغ

در کیسه نمانده ست بر من مگر آخال

تا پیر نشد مرد نداند خطر عمر

تا مانده نشد مرغ نداند خطر بال

ای گمشده و خیره و سرگشته کسایی

گواژه زده بر تو امل ریمن و محتال

 

 

نویسندگان :

نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *