طبیب اصفهانی – مفردات شماره ۶
تو که خفته ای به راحت دل تو خبر ندارد
که شب دراز هجران ز قفا سحر ندارد
طبیب اصفهانی – مفردات شماره ۶
تو که خفته ای به راحت دل تو خبر ندارد
که شب دراز هجران ز قفا سحر ندارد
امین پیرانی - حامد پیری
طبیب اصفهانی – مفردات شماره ۱۳ چیست مرا نام، سگ کوی تو طوق من از حلقه ی گیسوی تو
طبیب اصفهانی – مفردات شماره ۱۲ میچکدم ز دیده خون وعده ی وصل یار کو؟ میتپدم به سینه دل طاقت انتظار کو؟
طبیب اصفهانی – مفردات شماره ۴ مردم از هجر و همان در پی آزار من است کِه درین شهر به بی رحمی دلدار من است؟
طبیب اصفهانی – مفردات شماره ۱ به غیر از وصل نبود چاره ای هجر عزیزان را که چشم از توتیا روشن نگردد پیر کنعان را