سر قاتلی بنازم که ز کثرت ملایک طبیب اصفهانی – مفردات شماره 16 سر قاتلی بنازم که ز کثرت ملایک به جنازه ی شهیدش نتوان نماز کردن ادامه نوشته »
به غیر از وصل نبود چاره ای هجر عزیزان را طبیب اصفهانی – مفردات شماره 1 به غیر از وصل نبود چاره ای هجر عزیزان را که چشم از توتیا روشن نگردد پیر کنعان را ادامه نوشته »
نگفتم غنچه ی دل هرگزم خندان نخواهد شد طبیب اصفهانی – مفردات شماره 9 نگفتم غنچه ی دل هرگزم خندان نخواهد شد گلی کافسرد اگر خندان شود چندان نخواهد شد ادامه نوشته »
دلبر آن به که به آزار دلم شاد کند طبیب اصفهانی – مفردات شماره 7 دلبر آن به که به آزار دلم شاد کند کعبه ویران کند و بتکده آباد کند ادامه نوشته »