مردکی غرقه بود در جیحون سعدی-قطعه شماره 178 مردکی غرقه بود در جیحون در سمرقند بود پندارم بانگ میکرد و زار مینالید که دریغا کلاه و دستارم ادامه نوشته »
در حدود ری یکی دیوانه بود سعدی-قطعه شماره 43 در حدود ری یکی دیوانه بود سال و مه کردی به کوه و دشت گشت در بهار و دی به سالی ادامه نوشته »
بشنو از من سخنی حق پدر فرزندی سعدی-قطعه شماره 215 بشنو از من سخنی حق پدر فرزندی گر به رای من و اندیشه ی من خرسندی چیست دانی سر دینداری و ادامه نوشته »
بدین الحان داودی عجب نیست سعدی-قطعه شماره 99 بدین الحان داودی عجب نیست که مرغانِ هوا حیران بمانند خدای این حافظانِ ناخوش آواز بیامرزاد اگر ساکن بخوانند ادامه نوشته »