خواجوی کرمانی – غزل شماره 311
چشمت دل پر ز تاب خواهد
مست است از آن کباب خواهد
کام دل من به جز لبت نیست
سرمست شراب ناب خواهد
از من همه رنگ زرد خواهی
آخر که زر از خراب خواهد
چشم توام اشک جوید از چشم
مخمور مدام آب خواهد
شد گریه و ناله مونس من
میخواره می و رباب خواهد
از روی تو دیده چون کند صبر
گازر همه آفتاب خواهد
از خواب نمی شکیبدت چشم
بیمار همیشه خواب خواهد
جان وصل تویی رقیب جوید
دل روی تو بی نقاب خواهد
چون خاک درش مقام خواجوست
دوری ز وی از چه باب خواهد