گر از جور جانان ننالی رواست

خواجوی کرمانی – غزل شماره 200

گر از جور جانان ننالی رواست

که دردی که از دوست باشد دواست

چه بویست کآرام دل می برد

مگر بوی زلف دلارام ماست

عجب دارم از جعد مشکین او

که با اوست دایم پریشان چراست

نه تنها به دامش نهم پای بند

به هر تار مویش دلی مبتلاست

تو گویی که صد فتنه بیدار شد

چو جادویش از خواب مستی بخاست

بتا بیش ازین قصد آزار من

مکن، زانک هر نیک و بد را جزاست

گدایی چو خواجو چه قدرش بود

که در خیل خوبان سلیمان گداست

 

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها