سعدی-گلستان-باب سوم در فضیلت قناعت
حکایت ۱۶
یکی از عرب در بیابانی از غایت تشنگی میگفت
یا لیتَ قبلَ مَنیِتی یوماً اَفوزُ بمُنیتی
نهراً تُلاطِمُ رُکبَتی وَ اَظلّ اَملاُ قِربَتی (۱)
واژگان دشوار : ۱-ترجمه : ای کاش یک روز قبل از مرگم هم شده به آرزویم می رسیدم ، رودخانه ای بود که تا زانویم را فرا گیرد و من مشغول پر کردن مشک خود می شدم .