کسایی مروزی – دیوان اشعار
شماره ۲۲
خواری مرده
دانم که هیچ کس نکند مرثیت مرا
دانم که مرده بر دل میراثخوار، خوار
فرزند من یتیم و سر افکنده گرد کوی
جامه وَسَخ گرفته و در خاک، خاکسار
کسایی مروزی – دیوان اشعار
شماره ۲۲
خواری مرده
دانم که هیچ کس نکند مرثیت مرا
دانم که مرده بر دل میراثخوار، خوار
فرزند من یتیم و سر افکنده گرد کوی
جامه وَسَخ گرفته و در خاک، خاکسار
امین پیرانی - حامد پیری
کسایی مروزی – دیوان اشعار شماره ۱۸ دیده و اشک دو دیده ی من و از دیده اشک دیده ی من میان دیده و مژگان
کسایی مروزی – دیوان اشعار شماره ۶ جنازه ی دوست جنازه ی تو ندانم کدام حادثه بود که دیده ها همه مصقول کرد و رخ
کسایی مروزی – دیوان اشعار شماره ۴۳ مخلوق پرستی و توبه از می ای آنکه تو را پیشه پرستیدن مخلوق چون خویشتنی را چه بری
کسایی مروزی – دیوان اشعار شماره ۳۳ ای گلفروش گل نعمتی است هدیه فرستاده از بهشت مردم کریم تر شود اندر نعیم گل ای گلفروش،