مخفی بدخشی – غزل شماره 73
شگوفه
ز جود خوان کرم پر گشاده است شگوفه
هزار نعمت الوان نهاده است شگوفه
اگر به سیر خرامی به پای بوسیت ای گل
به صحن باغ و خیابان فتاده است شکوفه
بیین به دیده ی عبرت که چشم اگر پوشی
ز اوج رو به تنزل نهاده است شگوفه
غرور عیش و جوانی دمی است همچو حباب
فتد به خاک اگر پر گشاده است شگوفه
خوش است مصرع صائب که گفت ای مخفی :
ز جلوه ای که دل از دست داده است شکوفه