در لجه ای که هیچ نشان از کران نبود طبیب اصفهانی – مفردات شماره ۸ در لجه ای که هیچ نشان از کران نبود در گل نشست کشتی ما و گران نبود ادامه نوشته »
شکاف سینه رهبر شد به دل غمهای عالم را طبیب اصفهانی – مفردات شماره ۲ شکاف سینه رهبر شد به دل غمهای عالم را تواند جاده خضر راه گردد کاروانی را ادامه نوشته »
نگفتم غنچه ی دل هرگزم خندان نخواهد شد طبیب اصفهانی – مفردات شماره ۹ نگفتم غنچه ی دل هرگزم خندان نخواهد شد گلی کافسرد اگر خندان شود چندان نخواهد شد ادامه نوشته »
آمد سپه بهار و شد لشکر دی طبیب اصفهانی – مفردات شماره ۱۷ آمد سپه بهار و شد لشکر دی بر شاخ نگر شکوفه چون افسر کی ادامه نوشته »