طبیب اصفهانی – غزل شماره 71
گر نه گل ناله ای از مرغ چمن گوش کند
ناله را مرغ چمن به که فراموش کند
نالم از دیده ی تر تا به کی از مشت خسی
هر نفس آتشی افروزم و خاموش کند
در کنار تو ازین رشگ خورم خون که مباد
با خیال تو کسی دست در آغوش کند
تا به کی جور جوانان قصب پوش مگر
اثری ناله ی پیران خشن پوش کند
سادگی بین که به این سست وفا یار طبیب
بسته ام عهدی و دانم که فراموش کند