ورود-ثبت نام

روزی که دور از برم آن خوشخرام شد

طبیب اصفهانی – غزل شماره 49

روزی که دور از برم آن خوشخرام شد

من بودم و تحملی اما تمام شد

این است اگر فراغت آزادگان باغ

آسوده طایری که گرفتار دام شد

زین باده ای که گشته ازو خون غم حلال

خوش نوش ای حریف که بر ما حرام شد

آگاه ازین نگشت که در بندگی فتاد

محمود و در گمان که ایازش غلام شد

سود وفا، زیان جفا، گفتمش طبیب

آگه نیم ازین دو پسندش کدام شد

 

نویسندگان :

نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *