داغی که کوه را جگر گرم لاله کرد

صائب تبریزی- غزل شماره 4062

داغی که کوه را جگر گرم لاله کرد

گردون سنگدل به دل ما حواله کرد

هرکس که راه برد به کم عمری بهار

چون لاله صاف و دُرد جهان یک پیاله کرد

لیلی به این گنه که به مجنون گرفت انس

خاک سیه به کاسۀ چشم غزاله کرد

رخسار همچو ماه تو گلگل شد از شراب

هر حلقه ای ز زلف ترا همچو هاله کرد

هر پاره از دلم به جهانی فکند آه

این طفل باددست چه با این رساله کرد!

درد هزار سالۀ ما را به یک نفس

پیر مغان دوا به شراب دو ساله کرد

دولت همان به سایۀ من فخر می کند

قسمت مرا اگر به سگان هم نواله کرد

صائب نمی خورد جگر از فکر برگ عیش

هرکس به درد و داغ قناعت چو لاله کرد

 

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها