صائب تبریزی- غزل شماره 3804
دل مرا نگه گرم یار می سازد
ستاره سوخته را این شرار می سازد
نوای مرغ سحرخیز حالتی دارد
که غنچه را دل شب زنده دار می سازد
چراغ خلوت یکدیگرند سوختگان
مرا چو لاله دل داغدار می سازد
شکستگان جهانند مومیایی هم
دل مرا شکن زلف یار می سازد
کسی که بر دل درویش می گذارد دست
بنای دولت خود پایدار می سازد
اگر سحاب کند سبز تخم سوخته را
ستاره سوخته را هم بهار می سازد
هزار خانۀ زین بیشتر تهی کرده است
اگرچه دیگری او را سوار می سازد
چها کند به دل صائب آتشین رویی
که آب آینه را بیقرار می سازد