رهی معیری – رباعی شماره 39
افسونگر
یا عافیت از چشم فسون سازم ده
یا آنکه زبان شکوه پردازم ده
یا درد و غمی که داده ای، بازش گیر
یا جان و دلی که برده ای، بازم ده
رهی معیری – رباعی شماره 39
افسونگر
یا عافیت از چشم فسون سازم ده
یا آنکه زبان شکوه پردازم ده
یا درد و غمی که داده ای، بازش گیر
یا جان و دلی که برده ای، بازم ده
امین پیرانی - حامد پیری
رهی معیری – رباعی شماره 6 ناکامی و خشنودی آن دوست، که ناکامی ما خواسته است کام دل دشمنان روا خواسته است با این همه
رهی معیری – رباعی شماره 2 آشیان سوز ای جلوه ی برق آشیان سوز تو را ای روشنی شمع شبافروز تو را زان روز که
رهی معیری – رباعی شماره 12 آیینه صبح داریم دلی صاف تر از سینه صبح در پاکی و روشنی چو آیینه ی صبح پیکار حسود،
رهی معیری – رباعی شماره 3 ناله ی بی اثر ای ناله چه شد در دل او تاثیرت کامشب نبود یک سر مو تاثیرت !