رهی معیری – رباعی شماره 18
آرزو
کاش امشبم آن شمع طرب میآمد
وین روز مفارقت به شب میآمد
آن لب که چو جان ماست، دور از لب ماست
ای کاش که جان ما به لب میآمد !
رهی معیری – رباعی شماره 18
آرزو
کاش امشبم آن شمع طرب میآمد
وین روز مفارقت به شب میآمد
آن لب که چو جان ماست، دور از لب ماست
ای کاش که جان ما به لب میآمد !
امین پیرانی - حامد پیری
رهی معیری – رباعی شماره 24 راز دانش ساز کرد آن دانشی مرد سخندان ساز دانش آفرین بر آتش طبع سخن پرداز دانش دفتر آثار
رهی معیری – رباعی شماره 13 زنجیر طلایی زنجیر طلایی تو ای گنج مراد امشب ز فروتنی به ما درسی داد بر گردن نازنین، چو
رهی معیری – رباعی شماره 30 جدایی ای بی خبر از محنت روزافزونم دانم که ندانی از جدایی چونم باز آی که سرگشته تر از
رهی معیری – رباعی شماره 5 محنت هستی (1) گردون مرا ز محنت هستی رها نخواست مرگم رسیده بود ولیکن خدا نخواست آمد اجل که