رهی معیری – رباعی شماره 10
اندیشه و تشویش
در عشق تو پروای بداندیشم نیست
سرمستم و اندیشه و تشویشم نیست
تا چند ز یاران خبر از من پرسی ؟
ای بی خبر از من ، خبر از خویشم نیست
رهی معیری – رباعی شماره 10
اندیشه و تشویش
در عشق تو پروای بداندیشم نیست
سرمستم و اندیشه و تشویشم نیست
تا چند ز یاران خبر از من پرسی ؟
ای بی خبر از من ، خبر از خویشم نیست
امین پیرانی - حامد پیری
رهی معیری – رباعی شماره 14 غنچه ی تنگدل هر گل که به طرف گلستان می خندد بر وضع جهان گذران می خندد این غمکده
رهی معیری – رباعی شماره 38 چشم تر ای روی تو گلگون ز می ناب شده وز خون دلم چو لاله سیراب شده بر چشم
رهی معیری – رباعی شماره 33 لعل ناب خم گشت به لعلگون شراب آبستن پیمانه، به آتشین گلاب آبستن ابری است صراحی که بود گوهربار
رهی معیری – رباعی شماره 11 لب نوش گلبرگ به نرمی چو بر و دوش تو نیست مهتاب به جلوه چون بناگوش تو نیست پیمانه