حسن تو نهایت جمال است

خواجوی کرمانی – غزل شماره 69

حسن تو نهایت جمال است

لطف تو به غایت کمال است

با زلف تو هر که را سری هست

سر در قدم تو پایمال است

بی روی تو زندگی حرام است

وز دست تو جام می حلال است

باز آی که بی رخ تو ما را

از صحبت خویشتن ملال است

جانم که تذرو باغ عشق است

زین گونه شکسته پرّ و بال است

مرغ دل من هوا نگیرد

زانرو که چنین شکسته بال است

این نفحه ی روضه ی بهشت است

با نکهت گلشن وصال است

این خود چه شمامه ی شمیم است

وین خود چه شمایل شمال است

خواجو به لب تو آرزومند

چون تشنه به شربت زلال است

 

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها