خواجوی کرمانی – غزل شماره 658
خیز تا باده در پیاله کنیم
گل روی قدح چو لاله کنیم
بی می جانفزای و نغمه ی چنگ
تا به کی خون خوریم و ناله کنیم
هر دم از دیده ی قدح پیمای
باده ی لعل در پیاله کنیم
شادخوران چو مجلس آرایند
دفع غم را به می حواله کنیم
با گل و لاله همچو بلبل مست
وصف آن عنبرین کلاله کنیم
وز شگرفان چارده ساله
دعوی عمر شصت ساله کنیم
چون به خوان وصال دست بریم
دو جهان را به یک نواله کنیم
وز بخار شراب آتش فام
ورق چهره پر ز ژاله کنیم
همچو خواجو به نام میخواران
مرغ دل را به خون قباله کنیم