سنبلش برگ ارغوان بگرفت

خواجوی کرمانی – غزل شماره 183

سنبلش برگ ارغوان بگرفت

سبزه اش طرف گلستان بگرفت

بر شکر طوطیش نشیمن کرد

بر قمر زاغش آشیان بگرفت

دور از آن روی بوستان افروز

لاله را دل ز بوستان بگرفت

چون شبش گرد ماه خرمن کرد

آه من راه کهکشان بگرفت

هندوی قیرگون او به کمند

قیروان تا به قیروان بگرفت

چون ز تنگ شکر شکر می ریخت

سخنش تنگ در دهان بگرفت

دل بیمار من به خونخواری

خوی آن چشم ناتوان بگرفت

آتش طبع و آب دیده ی من

همچو باد صبا جهان بگرفت

خواجو از جان خسته دل برداشت

زانک بی او دلش ز جان بگرفت

 

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها