بسته ی بند تو از هر دو جهان آزادست

خواجوی کرمانی – غزل شماره 137

بسته ی بند تو از هر دو جهان آزادست

وانک دل بر تو نبستست دلش نگشادست

عارضت در شکن طرّه بدان می ماند

کآفتابیست که در عقده ی رأس افتادست

زلف هندو صفتت لیلی و عقلم مجنون

لب جانبخش تو شیرین و دلم فرهادست

سرو را گر چه به بالای تو مانندی نیست

بنده با قدّ تو از سرو سهی آزادست

هیچکس نیست که با هیچکسش میلی نیست

بدنهادست که سر بر قدمی ننهادست

هرگز از چرخ بداختر نشدم روزی شاد

مادر دهر مرا خود به چه طالع زادست

دل من بی تو جهانیست پر از فتنه و شور

بده آن باده ی نوشین که جهان بر بادست

در غمت همنفسی نیست به جز فریادم

چه توان کرد که فریاد رسم فریادست

بیش ازین ناوک بیداد مزن بر خواجو

گرچه بیداد تو از روی حقیقت دادست

 

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها