ورود-ثبت نام

” آزاد و آزاده ” در نگارش

آزاد و آزاده هر دو به معنی ” رها ، فارغ ، آسوده ”  بوده و استفاده ی آنها در جمله به جای یکدیگر درست است .

 

مانند بیت زیر از سعدی شیرازی که در آن ” آزاد ” به کار رفته است :

من از آن روز که در بند توام آزادم

پادشاهم که به دست تو اسیر افتادم

 

بیت زیر از فردوسی که در آن ” آزاده ” به کار رفته است :

ز مادر همه مرگ را زاده ایم

همه بنده ایم ار چه آزاده ایم

 

بیت زیر از حافظ شیرازی که در آن ” آزاد ” به کار رفته است :

غلام همت آنم که زیر چرخ کبود

ز هر چه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

 

بیت زیر از حافظ شیرازی که در آن ” آزاده ” به کار رفته است :

بشنو این نکته که خود را ز غم آزاده کنی

خون خوری گر طلب روزیِ ننهاده کنی

 

جمع دو واژه ی آزاد و آزاده نیز به صورت ” آزادگان ” نوشته می شود . هر چند در گذشته نیز از ” آزادان ” استفاده می شد .

مانند شعر زیر از گلستان سعدی که از صورت جمع ” آزادگان ” استفاده شده است :

قرار بر کف آزادگان نگیرد جای

نه صبر در دل عاشق نه آب در غربال

 

نمونه زیر از قابوس نامه عنصرالمعالی است که در آن از صورت جمع ” آزادان ” استفاده شده است :

” اگر خواهی که از شمار آزادان باشی طمع را در دل خویش جای مده ” .


واژگان کلیدی : آزاد آزاده چیست؟،یعنی چه،معنی،به چه معناست،یعنی چی،توضیح درباره مقاله نوشته انشا املا شعر بیت ابیات،اختلاف فرق تفاوت.

نویسندگان :

نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

2 پاسخ

  1. سپاس از نوشته های خوبتان و این گرانسنگ جایگاه
    شوربختانه درباره واژگان زبان پارسی هیچ کار نشده است نخستین کس که به واژگان پارسی پرداخت قطران تبریزی و اسدی طوسی بودند که کار آنان کاری نخستینی بود و دنباله نداشت پس از انان زبان پارسی اکنده انبوه وازگان عربی شد و دگر کسی به زبان پارسی آنگونه که باید پرداخته میشد نپرداخت -و از ان بدتر که در زمان زبان پارسی دری را تنها پارسی پنداشتند و زبان ایرانیان را زبانی دیگر جدا از پارسی شمردند (زبان مردم بلوچ و فیلی و کرمانجی و دیلمی را زبانی دیگر پنداشتند) زین بگذریم که داستان بلند است – درباره آزاد و آزاده همانگونه که فرمودید درست است و هردو یکیست تنها میخواستم با هم اندکی درباره این واژه بیندیشیم از نگاه ریشه شناسی این واژه با زاد ( نژادگی) همخانواده است و نه رهایی – میدانیم که ایرانیان را ایران پارسا میخواندند و همین به عربی رفت و انان را احرار فارس / الفرس الاحرار خواندند ار / آر/ایر/ئار در پارسی به چم رها و و آزاد بود و جمع ان اریا و ایران و اریان است گواهی دگری که برای این میتوان نشان داد اینست که در نوشته های چند سده پسین ساسانی که به عربی نوشته شده طبری و مسعودی درباره جهر ازاد در نام همای جهر آزاد انرا بچم کریم الطبع دانسته اند و آزاد را کریم و جهر را طبع دانسته اند (جهر =گهر=گوهر) از این پیداست که دست کم تا سده سیوم هجری ازاد و ازاده بچم کریم =نژاده بوده (کریم در عربی انروز نژاده است و نه بخشنده ) همچنان که آزاد نیز نژاده است –

    من درباره واژگان پارسی بسیار پژوهیده ام – بی انکه خواستار چیزی باشم دوست دارم که در این بخش به شما یاری برسانم – (میتوانید به نام خود یا به نام بینام بزنید – دنبال هیچ چیزی نیستم جز یاری رساندن به زبان پارسی و این کار شما که از ان خوشم امد ) اگر خواستید به من پیام دهید و راهی برای پیام گذاشتن بگذارید تا بنگریم چگونه میشود در این باره تنها در این بخش با شما همکاری کنم

    1. با سلام.
      در صورت نیاز به هرگونه تماس با مدیران سایت و ارسال پیام، می توانید از بخش ” تماس با ما ” پیام های خود را ارسال نمایید:
      https://www.poempersian.ir/تماس-با-ما/
      ما نیز خواستار همکاری با تمامی دوستان در زمینه های فرهنگی و هنری هستیم.
      از شما سپاسگزاریم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *