کسایی مروزی – دیوان اشعار
شماره 18
دیده و اشک
دو دیده ی من و از دیده اشک دیده ی من
میان دیده و مژگان ستاره وار پدید
به جزع ماند یک بر دگر سپید و سیاه
به رشته کرده همه گرد جزع مروارید
کسایی مروزی – دیوان اشعار
شماره 18
دیده و اشک
دو دیده ی من و از دیده اشک دیده ی من
میان دیده و مژگان ستاره وار پدید
به جزع ماند یک بر دگر سپید و سیاه
به رشته کرده همه گرد جزع مروارید
امین پیرانی - حامد پیری
کسایی مروزی – دیوان اشعار شماره 46 برگشت چرخ برگشت چرخ با من بیچاره و آهنگ جنگ دارد و پتیاره یک داوری به سر نبرد
کسایی مروزی – دیوان اشعار شماره 12 شعر و غزل ای آنکه جز از شعر و غزل هیچ نخوانی هرگز نکنی سیر دل از تُنبُل
کسایی مروزی – دیوان اشعار شماره 15 صبح و نبید صبح آمد و علامت مصقول برکشید وز آسمان شمامه ی کافور بردمید گویی که دوست
کسایی مروزی – دیوان اشعار شماره 40 نوروز نوروز و جهان چون بت نو آیین از لاله، همه کوه بسته آذین