ما ترک سر بگفتیم تا دردسر نباشد

سعدی-غزل مشکوک

شماره 9

 

ما ترک سر بگفتیم تا دردسر نباشد

غیر از خیال جانان در جان و سر نباشد

در روی هر سپیدی خالی سیاه دیدم

بالاتر از سیاهی رنگی دگر نباشد

رنگ قبول مردان سبز و سفید باشد

نقش خیال رویش در هر پسر نباشد

چشم وصال بینان چشمی ست بر هدایت

سرّی که باشد او را در هر بصر نباشد

در خشک و تر بگشتم مثلت دگر ندیدم

مثل تو خوبرویی  در خشک و تر نباشد

شرحت کسی نداند وصفت کسی نخواند

همچون تو ماه سیما در بحر و بر نباشد

سعدی به هیچ معنی چشم از تو برنگیرد

تا از نظر چه خیزد کاندر نظر نباشد

 

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها