ورود-ثبت نام

چو نی به سینه خروشد دلی که من دارم

رهی معیری – غزلیات

شماره 95

نای خروشان

چو نی به سینه خروشد دلی که من دارم

به ناله گرم بود محفلی که من دارم

بیا و اشک مرا چاره کن که همچو حباب

به روی آب بود منزلی که من دارم

دل من از نگه گرم او نپرهیزد

ز برق سر نکشد حاصلی که من دارم

به خون نشسته ام از جان ستانی دل خویش

درون سینه بود قاتلی که من دارم

ز شرم عشق خموشم، کجاست گریه ی شوق ؟

که با تو شرح دهد مشکلی که من دارم

رهی، چو شمع فروزان گرم بسوزانند

زبان شکوه ندارد دلی که من دارم

 

نویسندگان :

نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *