فتاد این دل به دام پادشاهی

فتاد این دل به دام پادشاهی

دو عالم را ز لطف او پناهی

اگر لطفش نماید رخ به آتش

ز آتش ها برون روید گیاهی

چو بردابرد حسنش دید جانم

برفت آن های و هویم ماند آهی

اگر حسنش نماید بر سر خاک

ز هر خاکی نماید قرص ماهی

قیامت های آن چشم سیاهش

بپوشانید چشمم را سیاهی

ز تلخ هجر او شکر چو زهری

ز خون خونین شده هر خاک را هی

زمین تا آسمان آتش گرفتی

اگر نه مژده دادی گاه گاهی

چو صبر یوسف آید از خیالش

که هر یک را ز من بر طرف چاهی

به هر چاهی از آن چاهها در افتم

چو یوسف زان چه افتم من به چاهی

 

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها