ای آنک تو خواب ما ببستی

ای آنک تو خواب ما ببستی

رفتی و به گوشه‌ای نشستی

اندر دلم آمدی چو ماهی

چون دل به تو بنگرید جستی

چون گلشن نیستی نمودی

چون صبر کنیم ما به هستی

چون باشد در خمار هجران

آن روح که یافت وصل و مستی

آن خانه چگونه خانه ماند

کز هجر ستون او شکستی

پنداشتی ای دماغ سرمست

کز رنج خمار بازرستی

در عشق وصال هست و هجران

در راه بلندی است و پستی

از یک جهت ار چه حق شناسی

از ده جهت آب و گل پرستی

بسیار ره است تا به جایی

کاندر سوداش طمع بستی

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها