عبید زاکانی – رباعی شماره 5
دوران بقا بی می و ساقی حشو است
بی زمزمه ی نای عراقی حشو است
چندان که فذالک جهان می نگرم
بارز همه عشرت است و باقی حشو است
عبید زاکانی – رباعی شماره 5
دوران بقا بی می و ساقی حشو است
بی زمزمه ی نای عراقی حشو است
چندان که فذالک جهان می نگرم
بارز همه عشرت است و باقی حشو است
امین پیرانی - حامد پیری
عبید زاکانی – رباعی شماره 22 تا ساخته شخص من و پرداخته اند در زیر لگد کوب غم انداخته اند گویی من زرد روی دلسوخته
عبید زاکانی – رباعی شماره 31 هر لحظه رسد به من بلایی دیگر آید به دلم زخم ز جایی دیگر بر درد سری کز فلکم
عبید زاکانی – رباعی شماره 27 قومی ز پی مذهب و دین می سوزند قومی ز برای حور عین می سوزند من شاهد و می
عبید زاکانی – رباعی شماره 49 در درد سرم زین دل سودا پیشه کو را نبود به جز تمنی پیشه پیرانه سرش آرزوی برنایی است