عبید زاکانی – رباعی شماره 49
در درد سرم زین دل سودا پیشه
کو را نبود به جز تمنی پیشه
پیرانه سرش آرزوی برنایی است
فریاد از این پیرک برنا پیشه
عبید زاکانی – رباعی شماره 49
در درد سرم زین دل سودا پیشه
کو را نبود به جز تمنی پیشه
پیرانه سرش آرزوی برنایی است
فریاد از این پیرک برنا پیشه
امین پیرانی - حامد پیری
عبید زاکانی – رباعی شماره 43 از کار جهان کرانه خواهم کردن رو در می و در مغانه خواهم کردن تا خلق جهان دست بدارند
عبید زاکانی – رباعی شماره 7 امشب من و چنگیی و معشوقه ی چست بودیم به عیش و عهد کردیم درست ساقی ز بلور ناب
عبید زاکانی – رباعی شماره 40 بیم است که در بیخودی افسانه شوم وانگشت نمای خویش و بیگانه شوم ای عقل فضول میدهد زحمت من
عبید زاکانی – رباعی شماره 39 نه یار نوازد به کرم یک روزم نه بخت که بر وصل کند پیروزم چون شمع برابر رخش گه