عبید زاکانی – رباعی شماره ۴۳
از کار جهان کرانه خواهم کردن
رو در می و در مغانه خواهم کردن
تا خلق جهان دست بدارند ز من
دیوانگیی بهانه خواهم کردن
عبید زاکانی – رباعی شماره ۴۳
از کار جهان کرانه خواهم کردن
رو در می و در مغانه خواهم کردن
تا خلق جهان دست بدارند ز من
دیوانگیی بهانه خواهم کردن
امین پیرانی - حامد پیری
عبید زاکانی – رباعی شماره ۴۹ در درد سرم زین دل سودا پیشه کو را نبود به جز تمنی پیشه پیرانه سرش آرزوی برنایی است
عبید زاکانی – رباعی شماره ۶ دنیا نه مقام ماست نه جای نشست فرزانه در او خراب اولیتر و مست بر آتش غم ز باده
عبید زاکانی – رباعی شماره ۳۳ از شوق توام هست بر آتش خاطر بیوصل توام نمیشود خوش خاطر در حسرت ابرو و سر زلف خوشت
عبید زاکانی – رباعی شماره ۱۳ تا یار برفت صبر از من برمید وز هر مژه ام هزار خونابه چکید گویی نتوانم که ببینم بازش