عبید زاکانی – رباعی شماره 30
دانا ز می و مغانه می نگریزد
وز چنگ و دف و چغانه می نگریزد
یک شاهد و دو ندیم و سه جام شراب
البته از این سه گانه می نگریزد
عبید زاکانی – رباعی شماره 30
دانا ز می و مغانه می نگریزد
وز چنگ و دف و چغانه می نگریزد
یک شاهد و دو ندیم و سه جام شراب
البته از این سه گانه می نگریزد
امین پیرانی - حامد پیری
عبید زاکانی – رباعی شماره 16 آن زلف که بر گوشه ی غلطاق نهاد صد داغ جفا بر دل عشاق نهاد بر چهره ی او
عبید زاکانی – رباعی شماره 20 جان قصه ی آن ماه سخنگو گوید دل کام روان زان لب دلجو جوید گر عکس رخش بر چمن
عبید زاکانی – رباعی شماره 34 ای لعل لبت به دلنوازی مشهور وی روی خوشت به ترکتازی مشهور با زلف تو قصه ای است ما
عبید زاکانی – رباعی شماره 27 قومی ز پی مذهب و دین می سوزند قومی ز برای حور عین می سوزند من شاهد و می