عبید زاکانی – رباعی شماره ۱۵
فکری که بر آن طبع روان می گذرد
شرحش ز معانی و بیان می گذرد
شعر تو چرا نازک و شیرین نبود
آخر نه بدان لب و دهان می گذرد
عبید زاکانی – رباعی شماره ۱۵
فکری که بر آن طبع روان می گذرد
شرحش ز معانی و بیان می گذرد
شعر تو چرا نازک و شیرین نبود
آخر نه بدان لب و دهان می گذرد
امین پیرانی - حامد پیری
عبید زاکانی – رباعی شماره ۴۲ در کوچه ی فقر گوشه ای حاصل کن وز کشت حیات خوشه ای حاصل کن در کهنه رباط دهر
عبید زاکانی – رباعی شماره ۱۳ تا یار برفت صبر از من برمید وز هر مژه ام هزار خونابه چکید گویی نتوانم که ببینم بازش
عبید زاکانی – رباعی شماره ۱۸ من ترک شراب ناب نتوانم کرد خمخانه ی خود خراب نتوانم کرد یک روز اگر باده ی صافی نخورم
عبید زاکانی – رباعی شماره ۲۷ قومی ز پی مذهب و دین می سوزند قومی ز برای حور عین می سوزند من شاهد و می