عبید زاکانی – رباعی شماره 14
ای شعله ای از پرتو رویت خورشید
رویم ز غمت زرد شد و موی سفید
از وصل تو هر که بود در جمله جهان
برداشت نصیبی و من خسته امید
عبید زاکانی – رباعی شماره 14
ای شعله ای از پرتو رویت خورشید
رویم ز غمت زرد شد و موی سفید
از وصل تو هر که بود در جمله جهان
برداشت نصیبی و من خسته امید
امین پیرانی - حامد پیری
عبید زاکانی – رباعی شماره 34 ای لعل لبت به دلنوازی مشهور وی روی خوشت به ترکتازی مشهور با زلف تو قصه ای است ما
عبید زاکانی – رباعی شماره 7 امشب من و چنگیی و معشوقه ی چست بودیم به عیش و عهد کردیم درست ساقی ز بلور ناب
عبید زاکانی – رباعی شماره 39 نه یار نوازد به کرم یک روزم نه بخت که بر وصل کند پیروزم چون شمع برابر رخش گه
عبید زاکانی – رباعی شماره 24 لب هر که بر آن لعل طربناک نهد پا بر سر نه کرسی افلاک نهد خورشید چو ماه پیش