ورود-ثبت نام

گفتی از جور فراقت چه به من می گذرد

طبیب اصفهانی – غزل شماره 86

گفتی از جور فراقت چه به من می گذرد

آنچه از باد خزانی به چمن می گذرد

خونم از شوق به جوش آمده ای همسفران

تا کجا حرف عزیزان وطن می گذرد

به سراغم همه جا گریه کنان می آیی

گر بدانی که به غربت چه به من می گذرد

طرفه راهیست ره عشق که هر کس سر کرد

از غم جان و ز اندیشه ی تن می گذرد

لب ز افسانه فروبند که در محفل عشق

سخن آنجا همه از تیغ و کفن می گذرد

بگذرد بر دلم از یاد وطن آنچه طبیب

به عقیق از غم حرمان به یمن می گذرد

 

 

نویسندگان :

نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *