طبیب اصفهانی – غزل شماره 70
ماییم و فراق دیده ای چند
بار غم دل کشیده ای چند
وارسته ز نام و فارغ از ننگ
از دام بلا رمیده ای چند
از شور جنون به کوه و صحرا
سیلاب صفت دویده ای چند
از بخت سیه ز زندگانی
چون شمع، طمع بریده ای چند
صد بار به کوچه ی ملامت
چون اشگ به سر دویده ای چند
در گوشه ی غم هزار ناله
از پرده ی دل شنیده ای چند
از باده ی عشق گشته سرمست
در میکده آرمیده ای چند
از بیم فریب عقل بر خویش
افسوس جنون دمیده ای چند
ازمزرع عشق دانه خورده
از دام هوس رمیده ای چند
پیراهن خود به رنگ لاله
در خون جگر کشیده ای چند
افسوس طبیب روزگارت
شد تیره ز نور دیده ای چند