طبیب اصفهانی – غزل شماره 69
ترک چشمش که قصد جان دارد
ز مژه تیغ بر میان دارد
می توان یافت کاین تغافل را
به من از بهر امتحان دارد
قسمت عاشقان فراغت نیست
بلبل از خار آشیان دارد
پیش روشندلان خموش نشین
نفس آیینه را زیان دارد
نکند شکوه ای طبیب از غیر
شکوه از بخت سرگران دارد