ورود-ثبت نام

گذارد کی مرا سودای عشق از جوش بنشینم

طبیب اصفهانی – غزل شماره 114

گذارد کی مرا سودای عشق از جوش بنشینم

که با دل در سخن باشم اگر خاموش بنشینم

زبان انداخت از پا شمع محفل را همان بهتر

چو شاخ گل درین گلشن سراپا گوش بنشینم

مرا نعل است در آتش ز شوق خاکساری ها

چو ماه نو اگر با آسمان همدوش بنشینم

طبیب از بزم عشرت سر گران گشتم خوش آن محفل

که نوشم باده از خون دل و خاموش بنشینم

 

نویسندگان :

نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *