طبیب اصفهانی – سایر اشعار شماره 1
گر فلک سازد جدا از گوهر یکتا مرا
چون صدف گردد کف افسوس سر تا پا مرا
ترسم آن آتش که از عشق تو سوزد بر سرم
رفته رفته افکند مانند شمع از پا مرا
طبیب اصفهانی – سایر اشعار شماره 1
گر فلک سازد جدا از گوهر یکتا مرا
چون صدف گردد کف افسوس سر تا پا مرا
ترسم آن آتش که از عشق تو سوزد بر سرم
رفته رفته افکند مانند شمع از پا مرا
امین پیرانی - حامد پیری
طبیب اصفهانی – سایر اشعار شماره 10 عمریست دلم از غم دوران گله دارد آیینه ام از نقش پریشان گله دارد ناموس کند شکوه بسی
طبیب اصفهانی – سایر اشعار شماره 6 گر چه ما را دسترس بر دامن آن ماه نیست شکرلله از گریبان دست ما کوتاه نیست می
طبیب اصفهانی – سایر اشعار شماره 14 تو میر کاروانی و ما خسته رهروان غافل ز رهروران مشو ای میر کاروان در محفلی که چهره
طبیب اصفهانی – سایر اشعار شماره 5 عیب مکن جان من گرمی بازار نیست بنده ی شایسته ام، خواجه خریدار نیست با که توان گفت