طبیب اصفهانی – رباعی شماره 28
رفت آن که به صبر خود گمان داشتمی
اندوه تو را میان جان داشتمی
دردا که کنون ز پرده بیرون افتاد
آن راز که سالها نهان داشتمی
طبیب اصفهانی – رباعی شماره 28
رفت آن که به صبر خود گمان داشتمی
اندوه تو را میان جان داشتمی
دردا که کنون ز پرده بیرون افتاد
آن راز که سالها نهان داشتمی
امین پیرانی - حامد پیری
طبیب اصفهانی – رباعی شماره 6 هرجا که سگیست آستانی دارد هر جا مرغیست آشیانی دارد جز درگه تو، طبیب خو کرده به غم کافر
طبیب اصفهانی – رباعی شماره 19 عمریست که تیره روزگارم چه کنم افتاده ز چشم اعتبارم چه کنم گر وقت گریبان شده دستم چه عجب
طبیب اصفهانی – رباعی شماره 21 گر بی تو به بزم عیش ساغر زده ام صد غوطه به خون دیده ی تر زده ام
طبیب اصفهانی – رباعی شماره 20 کی پیش کسی حکایتی از تو کنم یا شکوه ی بی نهایتی از تو کنم غیر و من