بی‌روی دل گره ز زبان وا نمی‌شود

صائب تبریزی- غزل شماره 4289

بی‌روی دل گره ز زبان وا نمی‌شود

طوطی ز پشت آینه گویا نمی‌شود

چندان که گرد محمل لیلی است در نظر

مجنون غبار خاطر صحرا نمی‌شود

زاهد چگونه از سر فردوس بگذرد؟

کودک حریف ذوق تماشا نمی‌شود

دیوانگی است چارۀ دل چون گرفته شد

این قفل از کلیدِ دگر وا نمی‌شود

زنجیر کرد جذبۀ خاشاک برق را

افسون عجز ماست که گیرا نمی‌شود

دل صاف ساز، معنی باریک را ببین

ماه نو از غبار هویدا نمی‌شود

غافل مشو ز گوشۀ ابروی التفات

سی شب هلال عید هویدا نمی‌شود

داری اگر طمع که شوی پادشاه وقت

این بی‌گدایی در دل‌ها نمی‌شود

از زهدان خشک، رسایی طمع مدار

سیل ضعیف واصل دریا نمی‌شود

چون گوشه‌ای نگیرد از ابنای روزگار؟

صائب حریف مردم دنیا نمی‌شود

 

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها