صائب تبریزی- غزل شماره 3881
قد تو سرو چمن را پیاده می داند
رخ تو چهرۀ گل را گشاده می داند
کمان نرم ترا هر که چاشنی کرده است
کمان سختِ فلک را کباده می داند
بود تمام به میزان عقل، سنگِ کسی
که ناقصان را بر خود زیاده می داند
اگر به خاک برابر شود ز بیقدری
سخن سوار، فلک را پیاده می داند
به روی تلخ ز من هر که بگذرد صائب
دل رمیدۀ من جام باده می داند